در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
ramezanکاربر ramezan
برنامه ماه عسل 95کانال برنامه ماه عسل 95
برنامه ماه عسل 95 با اجرای احسان علیخانی
درب ماه عسل باز میشود و احسان علیخانی بر روی صحنه ماه گونه میآید، سلام به ماه عسل امروز خوش آمدید، داستان امروز ماه عسل راجع به دکتر است که به هیچکس نا امیدی نمیدهد، توضیحات بیشتری نمیدهم و از ایشان میخواهم که وارد صحنه ماه عسل پای بگذارند.
دکتر صارمی وارد صحنه ماه گونه ماه عسل میشود، علیخانی خوشامد گویی میکند و از دکتر میخواهد که خود را معرفی کند.
دکتر شروع به معرفی خود میکند، سلام، من دکتر صارمی هستم جراح و متخصص زنان و زایمان و در سال 1326 در شهر درگز استان خراسان به دنیا آمدم. پدر بزرگ بنده در زمان قاجار حاکم درگز بوده است.
وی داستان را شروع میکند، پدرم علاقه بسیاری به درس خواندن ما داشت. من برای رشته فنی کنکور دادم و قبول شدم، پیش پدرم آمدم، او گفت که من فکر میکردم تو دکتر میشوی حرفهای پدر را اطاعت کردم و به دانشگاه خصوصی آن زمان که دانشگاه ملی نام داشت رفتم، عده بسیاری به من میگفتند که تو با پول پدر و پدر بزرگت درس میخوانی، تصمیم گرفتم که در کنکور دانشگاه دولتی شرکت کنم، در آن زمان کلاس کنکور وجود نداشت. بسیار درس خواندم و که در نهایت در دانشگاه تهران قبول شدم.
دکتر داستان ادامه میدهد، مدرک پزشکی عمومی خود را که دریافت کردم به در بیمارستان شیر و خورشید قدیم و حلال احمر فعلی یک سال کار کردم 9 هزار تومان برایم حقوق تعیین کرده بودند که من 4 هزار و 500 تومان از آن را باز میگرداندم تا هزینه کسانی کنند که پول درمان ندارند.
بعد از آن یکسال به روستای خودمان برگشتم، شبی مردی به هراسان به سمت منزل من آمد و به من گفت که همسرش زایمان کرده است اما جفت آن خارج نشده است و ماما هم هر کاری میکند، کاری از دستش بر نمیآید، شتابان به منزل آن مرد رفتم و زنش را نجات دادم، آن خانم خونریزی شدید داشت اگر 30 دقیقه دیرتر رسیده بودم فوت کرده بود. آقای علیخانی خونریزی خیلی سریع جان خانمها را میگیرد.
دکتر داستان از انگیزهاش میگوید، در آن زمان بود که فهمیدم که این رشتهای است که من باید در آن تخصص بگیرم. من از استادم دکتر قریب یادگرفتم که اگر عاشق کارم نباشم باید آن را کنار بگذارم، همیشه هم این موضوع را به شاگردانم گفتهام. زمانی که من برای ادامه تحصیل خود به اتریش رفته بودم، یک زوج ایرانی را آنجا دیدم که به خاطر نازایی آمده بودند. آن زمان بود که متوجه شدم نازایی از سرطان در ایران بدتر است.
علیخانی: آقای دکتر شما هیچ خانوادهای را تا به حال نا امید نکردهاید و نگفتهاید که شما بچهدار نمیشوید. این از کجا میآید؟
دکتر پاسخی حکیمانه میدهد، آقای علیخانی مگر من خدا هستم که با قطعیت بگویم که خانوادهای صاحب فرزند نمیشود، در حال حاضر با پیشرفت علم میتوانم بگویم که هیچ خانوادهای نیست که صاحب فرزند نشود.
علیخانی: دکتر شما در زیر میکروسکوپ چه میبیند؟
دکتر: من وقتی برای اولین بار یک تخمک را در زیر میکروسکوپ مشاهده کردم، دیدم که چقدر شبیه چرخش کره زمین میماند. من قدرت خدا را در زیر میکروسکوپ با چشمانم دیدم.
علیخانی: دکتر تا به حال چند کودک را به وسیله «آی وی اف» به دنیا آوردهای؟
دکتر: حدود 2 هزار و 500 کودک را با عنایت خدا به دنیا آوردهام.
در پایان این داستان احسان علیخانی از خانوادهای دعوت کرد وارد صحنه ماه عسل شوند که در سال 72 دکتر صارمی به «آی وی اف» کودکشان را به دنیا آورده بود. دکتر وقتی این صحنه را دید گفت که خدا را شاکرم که توانستم گرهای از زندگی چند خانواده باز کنم.