در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
روزگاری واریسلا ، جادوگر بود که سعی می کرد شب ابدی را روی زمین بیندازد و مردم را به وزغ تبدیل کند و ... به کتاب جادوها خانم گلدرون پایان داد. اوه طلسم های شیرین! خواهرزاده جوان خانم گلدرون فقط نمی تواند صبر کند تا اولین مورد خود را بازی کند! اما با هواداری هوا با گره ، بی تاب و دست و پا چلفتی که اوست ، بروس ، خفاش خود را از قفس خود رها می کند. اوه نه ، من چه کاری انجام داده ام! اگر بدون آشنا به مدرسه بروم ، مطمئناً مجازات می شوم! چه چیزی می توانم ... البته ادی را به خفاش تبدیل کنم! یک چیز خوب گارفیلد همه آن را دیده است: صرفه جویی در ماموریت ادی غیرممکن! اما در آن کتاب طلسم های مختلفی وجود دارد! چگونه او می تواند موفق به یافتن حق برای تغییر ادی به وضعیت سگ خود شود؟ صدای اغوا کننده واریسلا او را راهنمایی می کند ... برای بهتر یا بدتر؟