در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
سه قهرمان ما شانسی ندارند: آنها به ماهیگیری رفته اند اما گزارش هوای خوب هرگز به آنها هشدار نداده است که باران خواهد بارید! گارفیلد برای مبارزه با بی حوصلگی خود، اودی را به انتهای یک رنگین کمان می فرستد و قول می دهد که اگر قبل از ناپدید شدن رنگین کمان آن را انجام دهد، گلدانی پر از طلا پیدا خواهد کرد. اودی که کاراگاه خوبی می سازد، آن را پیدا می کند و به گارفیلد باز می گرداند که باعث ناامیدی صاحبش، یک جذام کوچک غمگین شده است. اگر گارفیلد بپذیرد که ظرف طلا را پس بدهد، تمام رویاهای او محقق خواهند شد. گارفیلد تصمیم می گیرد که خوش شانس باشد. یک شبه تبدیل به یک مولتی میلیاردر می شود! اما اگر در ابتدا از دامان تجمل لذت می برد، به زودی متوجه می شود که پول همه چیز نیست. چگونه می تواند زندگی قدیمی خود را بازگرداند، در حالی که او قربانی چنین شانس عالی است؟