در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
جون در زندان! لیز با ادی گورمند ازدواج می کند! گارفیلد نرمال را قبول می کند! خب، ساموئل دبلیو. آندربرگر مطمئناً کمدی نمی کند. گارفیلد با تماشای لیز و جان در حال بازی یک صحنه اپرا صابونی بسیار بد از فیلمنامه او، تصمیم می گیرد که بس است و می رود و نویسنده را در دفترش در طبقه بالا ملاقات می کند. آن مرد از هشت سالگی نخندیده است به علاوه او Odie را نوشته است زیرا سگ را دوست ندارد! گارفیلد قطعا باید به او بیاموزد که چه چیزی خنده دار است و او را بخنداند! اما سعی کنید - چهرههای خندهدار، عینک گروچو مارکس، شوخیهای پزشک/بیمار، پای ادی گورمند در چهره...- او فقط هر بار شکست میخورد. اوه... در مورد پخش مجدد آن صحنه پوست موز که چند دهه پیش او را به خوبی می خنداند چه می شود؟