در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
لیز باید چند روزی برود و از جان می خواهد تا زمانی که او رفته از ماهی قرمزش مراقبت کند. وقتی گارفیلد متوجه این موضوع میشود، تنها چیزی که میتواند به آن فکر کند این است که او به طرز شگفتانگیزی آماده است. صبح روز بعد، لیز با ماهی می آید و به سفر می رود. گارفیلد به سختی می تواند آن را باور کند: درست در اتاق نشیمن او، انواع ماهی های شگفت انگیز وجود دارد! بلافاصله آماده می شود تا غذا بخورد. وقت ناهار! اما برای یک بار هم که شده چشماش از شکمش بزرگتره و نهارش بدون دعوا پایین نمیره!