در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
گارفیلد پس از خوردن سالاد تن ماهی، به خواندن داستان یک گربه برتر و یک توله سگ نه چندان درخشان در راه نجات شاهزاده جان ادامه می دهد. آنها به زودی توسط اژدهای آتش گیر از تپه بالا و پایین تعقیب می شوند! اما گارفیلد یک ایده دارد: او می رود و دروسیلا و مینروا را می آورد. خواهران دوقلو می خواهند با اژدها لباس آراسته بازی کنند که این کار را انجام می دهند و... در کمال تعجب همه، اژدها یک میلدرد بسیار مفید است که به زودی آنها را به کلبه الیزابت می برد. با مشاهده آنها در جنگل، نرمال فرار می کند تا آنها را به نایب السلطنه محکوم کند، به این امید که دکتر ویپل او را به عنوان بامزه ترین گربه پادشاهی معرفی کند، اما بیهوده. او به ابوظبی فرستاده شده است، به گارفیلد می گوید، نه! پرتاب به برج، بلکه در همان سلولی که پرنس جون بود. اما عجله کن! الیزابت در خطر بزرگی است! عمه آیوی که توسط نایب السلطنه به خدمت گرفته شده، به عنوان یک جادوگر شرور، یک گلدان اسپاگتی مسموم برای او آماده کرده است. اودی از ته دل گریه می کند...