در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
من دلم تنگه برای اون شبایی که سر میز سه چهار تا شمع میذاشتیم
طاقت یه لحظه قهرم که نداشتیم با رژت رو آینه مینوشتی آشتی
من دلم تنگه برای دعواهایی که همش از سر دوست داشتنمون بود
آخرین فاصله بین قلبای ما آخرین دکمه پیرهنمون بود
میدونی چیه بعضی وقتا همه ی زور قلبتم کمه
جلو هرچی که میخوای صد تا سد محکمه
بین رفتن و نموندن وقت انتخابمه
گاهی با اشک چشات پیکتو پر میکنی
لب مرز مردنی و باز تحمل میکنی
دست و پاهاتو که خوب زدی یه جا شل میکنی
نشد بعد تو چشای خیسم نیم ساعت آروم نخوابید
نشد از یه جا به بعد چشای خوشگلت منو نمیدید
نشد هر چی سمتت اومدم تو راهتو کج کردی دوباره
رسید کار به اونجایی که دوستاتم میگن دوست نداره
غلط کرده هرکی میگه از لحظه لذت ببر
یه عذاب محضه لحظه های نحس بی تو پس
تو عزای مرگ عشق شمع روشن میکنم
اون لباس خوش بوتو تن میکنم
غیر ممکن بود دور شدنت این همه طول بکشه
روح شیطان توی آینه عین غول یه چشه
بعد تو اون دم صبح رو تنم دست میکشه
بیا حق نداری رد بدیا بیا تو هنوزم عاشقیا بیا من دارم میمیرم اینجا
سرفه هام که پشت هم شد اشک توی چشمام که جمع شد
بیشتر اعصابم بهم ریخت با خودم تو آینه حرفم شد تنهایی آرامشم شد