در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
قرار بود پاییز برگردی گفتی که حالت باز خوب میشه
من تو همون خیابون ایستادم کجایی پس داره غروب میشه
می ترسم از نگاه این مردم باید نذاری مشتمون وا شه
یه جوری پیدا کن من و شاید این آخرین پاییز من باشه
داره زمستون میرسه چرا نمی رسی
نگاه من دلواپسه چرا نمی رسی
سردمه تو بارون می خوام دستام و ها کنی
از گریه با چتر خودت من و جدا کنی
♫♫♫♫♫♫
اگه خودت این و نمی گفتی به دیدن تو دل نمی بستم
چند سال که تو راه افتادی چند ساله که من منتظرت هستم
داره زمستون می رسه چرا نمی رسی
نگاه من دلواپسه چرا نمی رسی
سردمه تو بارون می خوام دستام و ها کنی
از گریه با چتر خودت من و جدا کنی
من و جدا کنی