در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
حوریه کنج اتاق کز می کند و کاغذهای سفید با دست خط ریز و سیاه رضا دوره اش می کنند. دختر، عروس نامه های رضا می شود و بیوه دل نوشته های او. «دلت حوریه، دلت پُر از جای خالی رضاست. خودش نیست، اما نامه هایش با توست؛ رضا همراه توست. چیزهایی را که می خوانی، باورت نمی شود. باورت نمی شود رضا بارها و بارها دلش خواسته باشد برای اولین بار از دختری خواستگاری کند؛ و آن دختر کسی جز تو نباشد. باورت نمی شود....