آهنگ طلوع از فرزاد فرزین - آلبوم شراره

شب که میشه غروب غم دوباره ، دلت می خواد گریه کنی بباری
باز دوباره تو کوچه ی اقاقی ، بارون میاد بارونای بهاری
دلم تو سینه پر زد و طلوع کرد ، به همت غروب این جدایی
پیک سفر مسافر ستاره ، میاد ز اوج دریاها دوباره
ای قاصدک خبر بده که بارون ، دوباره باز تو قلب ما میباره
بازم میاد تو باغچه ی نگاهم ، یه دشت عشق و عاطفه میکاره
بدون تو بهار من زمستون ، مرگ گُلای اطلسی تو ایوون
بیا تا باز ترانه ها صدا شن ، پرنده ها از تو قفس رها شن
شب که میشه غروب غم دوباره ، دلت می خواد گریه کنی بباری
باز دوباره تو کوچه ی اقاقی ، بارون میاد بارونای بهاری
دلم تو سینه پر زد و طلوع کرد ، به همت غروب این جدایی
طلوع یک عشق