در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
avayeiraniکاربر avayeirani
علیرضا عصارکانال علیرضا عصار
محتسب ، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست ، این پیراهن است افسار نیست
گفت: مستی ، زانسبب افتان و خیزان می روی
گفت: جرم ِ راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: می باید تو را تا خانه ی قاضی برم
گفت : رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای ، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه ی خمّار نیست
گفت: تا داروغه را گوییم در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه ِ مردم ِ بدکار نیست
گفت : دیناری بده پنهان و خود را وا رهان
گفت: کار شرع، کار ِ درهم و دینار نیست
گفت: از بهر ِ غرامت جامه ات بیرون کنم
گفت: پوسیده است،جز نقشی زپود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی ، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده گو ، حرف ِ کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم ، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست