در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
avayeiraniکاربر avayeirani
نیما علامهکانال نیما علامه
ای خدای من...
.
.
.
واسه فتح قله ی کوه
راحت از خودش گذشته
اونی که رسید به قله
خیلی وقته برنگشته
خودشو پیدا نکردن
ولی از نام و نشونش
یه پلاکه نصف موند و تیکه های اُستخونش
وقتی انفجار و ترکش بدنش و پاره می کرد
با اینکه می سوخت زخمهاش خنده ای دوباره می کرد
وقتی با چندتا مسلسل قد و قامتش نشون شد
زیر بارون گلوله رو لباســش! خیس خون شد
اون با خون پاکش امروز یه خط قرمز کشیده
یه مرز محکم دوره ایـــــــــــران
رفته اما عطرش اینجاست تـــو عکس تنهاش یه لبخند
خاطره هاش همیشه زیــبان
.
.
.
اون که پا به پای جنگ میرفت - نمیزاشت خاک تنها شه
دوتا پاشو داده از دست
که ایــــــران سرِپا باشه
واسه اینکه دشمن از ویرونی خونه اش دست برداره
دستاش و نگه داشته جلو شلیــک خـُمپاره
درست بی صدا و تلخ تو میدون جون داده
ولی رنگ رنگ این پرچم رو به دنیا نشون داد
نشون داد که چجوری هوای خاک و داره
واسه من واسه ی تـــو این شهامت
افـــتخـــاره
.
اون با خون پاکش امروز یه خط قرمز کشیده
یه مرز محکم دوره ایـــــــــــران
رفته اما عطرش اینجاست تـــو عکس تنهاش یه لبخند
خاطره هاش همیشه زیــبان