آهنگ رامین طهوری، بهزاد پکس و علیرضا قلیچ خانی به نام هفت خط

آهنگ رامین طهوری، بهزاد پکس و علیرضا قلیچ خانی به نام هفت خط
باشه اصلا حق با تو برو بیرون نیاشب تا صبح
من روانیم نیستم از این به بعد که نذارم بذاری کج پاتو یه جا
یه موزیک لایت نور شمع من و گیتار دیوونه بازیات مغزمو میگاد
همش مستم و بیکار فقط لش کف دیوار تقصیر توعه اگه دستمه سیگار
متنفرم از با تو قدم زدن دور شو ازم فقط که رد ردم با یه مغز خسته ام
از هر کی که اومد فقط یه ضربه زد رفت
این روزا که از بد بدترم خاطراتت بر نمیداره دست از سرم
دلت واسه جدایی دست دست نکرد همینم باعث شد که منم رد شم ازت

==>> تکست اهنگ هفت خط از اینتر موزیک <<==

خودت که نیستی هنوز زنده است خاطراتت مگه میتونه مثل من کسی انقدر باشه عاشق
که ببنده چشاشو رو کثافت کاریات مگه میتونه مثل من انقدر دوست داشته باشه
میگن شدی باهاش زندگیتو شریک جدیدا بهت زل میزنه میگه هیچ جا شبیهت ندیدم
هنوز اون یادگاریایی که میگفتی داریشون لای لباسای پخش و ول کمد دیواریتون
منم خوبه حالم هنوز یه زخم سطحی دارم که جا گذاشت رو رنگ زرد زهر ته سیگارم
یه چند تا یادگارم دست من تو داری تویی که شبیه مار هفت خط و خالی
من شک نداشتم این روزا رو میدیدم میرسه اون که سیگارشو با استرس جدیدا میکشه
مو به موی کارات دقیقا میشه یاد اونا که سر تو باهام نموندن میشه حیف

متنفرم از با تو قدم زدن دور شو ازم فقط که رد ردم با یه مغز خسته ام
از هر کی که اومد فقط یه ضربه زد رفت
این روزا که از بد بدترم خاطراتت بر نمیداره دست از سرم
دلت واسه جدایی دست دست نکرد همینم باعث شد که منم رد شم ازت

خودت میخوایی باهات طوری باشم که نیستن شبیهش کوریاشم
دم صبح ها هنوز بیرونی منم بد مستم انقدر خوردم نمیدونه صبحه یا شب
منطقی باش بگو حیف نیست اخه خر حال میکنی لش خیلی پاره تنه
این پرستیش فیک چیزی نمیماسه تهش جر پاره تو لجنی مثل ترمیناله تنت
میگفتی گیر میدی بد بیخودی همش بحث میکردم باهات چون داشتی صد میشدی ازم
تو تو فکر این که تیک بزنی یه مدل جدید من نگرانم چته یه تک مست میکنی فقط
رد بده بد شو باهام بشکون لیوانارو ول خیابونا تا صبح بذار نشون دیوارا رو
بدش تو سیگارو دود تو که این کارا رو خوب بلدی هولی بغلی بده عقبی

متنفرم از با تو قدم زدن دور شو ازم فقط که رد ردم با یه مغز خسته ام
از هر کی که اومد فقط یه ضربه زد رفت
این روزا که از بد بدترم خاطراتت بر نمیداره دست از سرم