در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
video_newsکاربر video_news
خبرگزاری فارسکانال خبرگزاری فارس
درس پانزدهم بسم الله الرحمن الرحیم. حوار یتضمّن بعض المصطلحات وبعض الکلمات الّتی تتداول فی الحِوارات العامّه وصلنا إلی الحلَقة الأخیرة من القسم الأخیر من موضوع درس التعرّف علی اللهجة العراقیة و قبل أن نبدأ ببعض إیضاحات مختصّة بهذه الحلقة، پیش از ارائه توضیحات مربوط به این بخش نمارس حوارا یتضمّن بعض المصطلحات وبعض الکلمات الّتی تتداول فی الحِوارات العامّه یک سری جمله های گفتگویی را که مورد کاربرد زیاد هست و البته کلمات کلیدی در آنها وجود دارد را مرور می کنیم. مثلا وِین شارع أبونواس؟ مَنُو أبونواس؟ شُنو عندکم(که عَدکم تلفظ می شود، ADKOM) أکله؟ چه غذای دارید؟ شنو أکله بالمطعم؟ چه غذایی در رستوران هست؟ شی(SHEE) تِشربون ویِّ السمَچ؟ با ماهی چیه چیزی می نوشید؟ وِیَّ یعنی "مع". شیء تأکلون ویّ اللحَم؟ با گوشت چه می خورید؟ وِین راح ولید وأخوه؟ ولید و برادرش به کجا رفتند؟ شُنو شربوا(با سکون راء) ویّ الطعام؟ با غذا چه چیزی خوردند؟ الکوفة علی یمّ أیّ نهر ؟ کوفه کنار کدام رودخانه است؟ کم نهَر کبیر(چْبیر)(HBEER C) بالعراق؟چند رودخانه بزرگ در عراق وجود دارد؟ و هناک مصطلح آخَر"شُووِیَّ" بمعنی قلیل مثلا رید شوویّ مای حارّ: من مقداری آب گرم می خواهم. رید شوویّ الخبُز: مقداری نان می خواهم. چم سعر الطعام؟ قیمت غذا چقدر است؟ غالی و لا رخیص یعنی گران است و ارزان نیست. و نعود إلی بعض الافعال کثیرة الاستخدام فمنها: تَحکی(نتلفظ الکاف چ: تحچی)، تحچین و تحچون به معنای گفت فمثلا شُنو تحچین؟ چه می گویی؟ شنو تحچون؟ چه می گویید؟ شُنُو الحَچی؟ یعنی این چه حرفی است؟ وین تعلّمتِ العربیه؟ عربی را کجا آموختی؟تعلمت بالجامعة: در دانشگاه یاد گرفتم. از کلمات پرکاربردی که در زبان عربی هست" السید و السیدة" برای آقا و خانم می باشد. منوها السید؟ منوها السیدة؟ این آقا کیست؟ این خانم کیست؟ السید الکریم منو حضرتک؟ جناب عالی چه کسی باشید؟ رید شوَیّ خبُز: مقداری نان می خواهم. ماشاء الله تحکی بالعربیة ممتاز: مشالله عربی خوب صحبت می کنی! تعلّمت العربیة بالجامعة: عربی را در دانشگاه یادگرفته ام. درست قرایة و کتابة: خواندن و نوشتن را یادگرفتم.دقت کنید که همزه در عامیانه "یاء" نوشته می شود. حَبّیت(HABBET) هِوایة الریاضة: به سرگرمی ورزش علاقه مند بودم. إجیت بالسیارة: با ماشین آمدم. حطّ المفتاح بالغرفة: حطّ یعنی ترک، وضع؛ قرارداد، گذاشت. درست انکلیزیة: انگلیسی خواندم. و هناک أسماء للأوقات:البارحة، الیوم، باکر، الاسبوع الجای. البارحة به معنای دیشب؛ البارحة ما نِمِت مِرتاح: دیشب راحت نخوابیدم. الیوم عندی(تلفظ می کنیم عِدنی) شُغُل: امروز کاردارم. باکر أو باچر[گفتیم کاف را خیلی وقت ها چ تلفظ می کنیم]. باکر آنی مسافر: فردا من مسافر هستم. یِمتی مسافر حضرتک؟ جنابعالی کی مسافرهستی؟ دقت کنیم که "یِمتی(YEMTA) همان متی یعنی کی می باشد و جوابه : آنی مسافر الاسبوع الجای، من هفته آینده مسافر هستم أو مثلا السنة الجایة: سال آینده. در این قسمت توضیح پایانی را به عنوان زبان فارسی تقدیم می کنیم تا هدفی را که در درس های پیشین توانستیم تا حدی محقق کنیم، مرور کنیم. فراگیری گویش ولهجه مبتنی بر دو شرط است: اول اینکه زبان معیار و رسمی را بلد باشیم و ثانیا اینکه بتوانیم در فضای آن زبان زندگی بکنیم. در غیر اینصورت ما آشنایی با آن لهجه و گویش را پیدا کرده ایم. ما نسبت به لهجه عراقی توانستیم یک کلمات ابتدایی و ساده و پرکاربرد را مرور کنیم و یاد بگیریم و جملات و کلمات به کار رفته نیازمند تکرار و توجه به نوع تلفظ آنها است. خلاصه درس پانزدهم: 1- وِیًّ یعنی "مع"؛ شی(SHEE) تِشربون ویِّ السمَچ؟ با ماهی چیه چیزی می نوشید؟ شی تاکلون وِیًّ اللحَم؟ با گوشت چه می خورید؟ شُنو شربوا(با سکون راء) وِیًّ الطعام؟ با غذا چه چیزی خوردند؟ 2-"شُوَیَّ" بمعنی قلیل است مثلا رید شوَیّ مای حارّ: من مقداری آب گرم می خواهم. رید شوَیّ الخبُز: مقداری نان می خواهم0 3- تَحکی(چ)، تحچین و تحچون به معنای گفتن؛ شُنو تحچین؟ چه می گویی؟ شُنُو الحَچی؟ یعنی این چه حرفی است؟ 4- از کلمات پرکاربردی که در زبان عربی هست" السید و السیده" برای آقا و خانم می باشد. منوها السید؟ منوها السیدة؟ این آقا کیست؟ این خانم کیست؟ السید الکریم منو حضرتک؟ جناب عالی چه کسی باشید؟ البارحة، الیوم، باکر یعنی دیشب، امروز، فردا. أمس یعنی دیروز. تدریبات 15 إلتـَّکسی گِـدّام المطار. الجنـُّطة گِـدّامی. إلتـَّکسی گِـدّام إلفندق. الجنـُّطة گِـدّامنا. إلتـَّکسی گِـدّام البرید. الجنـُّطة گِـدّامک. إلتـَّکسی گِـدّام السفارة. الجنـُّطة گِـدّامچ. إلتـَّکسی گِـدّام البیت. الجنـُّطة گِـدّام البیت. الجنـُّطة گِـدّامکم. الجنـُّطة گِـدّام إلبنک. الجنـُّطة گِـدّامه. إلتـَّکسی گِـدّام بیتهم. الجنـُّطة گِـدّامها. إلتـَّکسی گِـدّام بیتنا. الجنـُّطة گِـدّامهم. إلسیارة ورا السّـفارة. إلطیـّارة ورایه. إلسـّیارة ورا البنک. إلطیـّارة ورانا. إلسـّیارة ورا البیت. إلطیـّارة وراک. إلسـّیارة ورا البرید.