در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
bonyanaکاربر bonyana
مجله آنلاین بنیاناکانال مجله آنلاین بنیانا
بیمارستان پر از مجروح بود. حال یکی شون خیلی بد بود رگ هاش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت. دکتر اشاره کرد که چادرمو در بیارم راحت تر بتونم مجروح رو جا به جا کنم. مجروح به من نگاه کرد؛ کمی ازش فاصله گرفتم تا چادرمو از سرم در آرم. احساس کردم که چادرم به جایی گیر کرده. دیدم چادرم در مشت اون مجروحه. انگار می خواست چیزی بمن بگه. سرمو نزدیک لباش بردم. به سختی و بریده بریده گفت: من دارم میرم تا تو چادرتو در نیاری. ما برای این چادر داریم می ریم. نگاهش که کردم هنوز چادرم در مشتش بود که شهید شد. منبع مصاحبه : گفتگوی سیده فاطمه موسوی با خبرگزاری دانشجو »» http://snn.ir/fa/news/264504 توضیحات »» https://bonyana.com/3691 صفحات بنیانا در پیام رسان های ایرانی را با ورود به لینک زیر دنبال کنید »» https://bonyana.com/feeds/