در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
متن غزل سخن عشق از سعدي عليه رحمه به همراه تصنيف با اجراي محمدرضا و همايون شجريان رو براتون گذاشتم حتما ببینید.خوشتون مياد.
سخن عشق تو بی آن که برآيد به زبانم
رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم
گاه گويم که بنالم ز پريشانی حالم
بازگويم که عيانست چه حاجت به بيانم
هيچم از دنيی و عقبی نبرد گوشه خاطر
که به ديدار تو شغلست و فراغ از دو جهانم
گر چنانست که روی من مسکين گدا را
به در غير ببينی ز در خويش برانم
من در انديشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در انديشه که خود را ز کمندت برهانم
گر تو شيرين زمانی نظری نيز به من کن
که به ديوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز اين چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طريق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از ديده چکانست به ياد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نيمه بريدم که نگه کردم و ديدم
که به پايان رسدم عمر و به پايان نرسانم